وقتی از فوت و فن رشد و ارتقای کسب و کار حرف می زنیم، تفکر سیستمی همان فوت کار است، راز نهفته در موفقیت کسب و کارها. می خواهید با آن بیشتر آشنا شوید؟ این مقاله را پایان بخوانید و آنچه درباره تفکر سیستمی در این مقاله است برای ایجاد تحول در کسب و کار خود بهره بگیرید. در این مقاله می خواهیم همه جوانب آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید، چون برای رشد بیشتر و بهینه تر کسب و کار خود نیاز دارید بیشتر با تفکر سیستمی آشنا شوید.
شما می توانید با مراجعه به صفحه دپارتمان مدیریت موسسه امین از دوره های آموزش مدیریت رایگان ما از جمله مینی دوره رایگان mba برخوردار شوید. همچنین می توانید از طریق فرم زیر از یک جلسه مشاوره رایگان درباره کسب و کار خود نیز بهره مند شوید.
تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
فهرست مطالب مقاله
Toggleتفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی یک ذهنیت و استراتژی برای حل مشکلات است. هنگامی که شخصی از تفکر سیستمی استفاده می کند، چگونگی وقوع چیزی را تجزیه و تحلیل می کند و تغییراتی را در عناصری ایجاد می کند که آن نتیجه را به وجود آورده اند. اصطلاح “تفکر سیستمی” به یک رویکرد مدیریت و عملیات اشاره دارد که در آن تصمیمات تجاری واحد بر اساس پیامدهای سیستماتیک آنها تجزیه و تحلیل می شود.
یکی از مثالهای خوب در این زمینه شرکت تویوتا است. این یک شرکت خودروسازی ژاپنی است که در سال 1937 تأسیس شد. این شرکت از دهه 1950 به بعد، از تفکر سیستمی برای بهبود بهرهوری و کیفیت محصولات خود استفاده میکند.
تفکر سیستمی در تویوتا به این صورت عمل میکند که این شرکت تمام اجزای سیستم تولید خودرو را به عنوان یک کل در نظر میگیرد و سعی میکند با بهبود هر یک از این اجزا، کل سیستم را نیز بهبود بخشد. برای مثال، این خودرو با بهبود طراحی محصولات خود، کاهش زمان تولید و بهبود کیفیت مواد اولیه، توانسته است بهرهوری و کیفیت محصولات خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
تویوتا موفقیت خود را مدیون تفکر سیستمی است. این شرکت به لطف این رویکرد، توانسته است به یکی از بزرگترین و موفقترین شرکتهای خودروسازی جهان تبدیل شود.
در اینجا چند نمونه دیگر از شرکتهایی که از تفکر سیستمی برای بهبود بهرهوری و کیفیت محصولات خود استفاده میکنند، آورده شده است:
- GE
- 3M
- Walmart
- Apple
این شرکتها همگی معتقدند که تفکر سیستمی به آنها کمک میکند تا محصولات و خدمات با کیفیتتری تولید کنند و بهرهوری خود را افزایش دهند.
اول ببنیم سیستم چیست:
سیستم مجموعه ای به هم پیوسته از عناصر است که به طور منسجم به گونه ای سازماندهی شده است که شما را به اهدافتان می رساند.
هر اقدامی که در حال حاضر در سازمان شما اتفاق می افتد، طبق برنامه ریزی یا تصمیم افرادی که آن ها را انجام می دهند، سیستم هایی هستند که نتایجی را که در حال حاضر دارید به شما می دهند.
وقتی به سیستم ها فکر می کنید، درواقع به عناصر هر مشکل و اینکه چگونه می توانید آنها را سازماندهی یا تغییر دهید تا به نتایج مورد نظر خود برسید، نگاه می کنید:
- به عنوان مثال، اگر یک شرکت در یک برنامه نرم افزاری کامپیوتری جدید سرمایه گذاری کند، تفکر سیستمی منجر به تجزیه و تحلیل زیرساخت های اضافی، استخدام و آموزش کارکنان و هزینه های تاخیر در کسب و کار می شود.
- تفکر سیستمی توانایی ای است که یک فرد یا سازمان برای حل مشکلات سخت دارد. با تفکر سیستمی، افراد از تفکر استراتژیک و تصویر بزرگ برای درک یک سیستم پیچیده استفاده می کنند.
- بدون تفکر سیستمی، یک تیم ممکن است اهداف خود را بسیار محدود تعیین کند و آنها را دنبال کند. گاهی اوقات، این پیگیری ها منجر به استراتژی هایی می شود که برای تیم دیگر یا اهداف بزرگتر شرکت مضر است.
- شرکتهایی که میخواهند بیش از مجموع اجزای خود باشند، نیاز به مدیرانی دارند که بتوانند سیستمی فکر کنند و با شفافیت کافی که مردم بتوانند سیستم را درک کنند.
- تفکر سیستمی یک رویکرد جامع برای حل مسئله است. این روشی است برای بررسی نحوه عملکرد سیستم ها، دیدگاه آن سیستم و چگونگی بهبود بهتر رفتارهای سیستم.
- روش شناسی آن لزوماً فرمولی نیست. برای اینکه بتوانیم رویکردی سیستمی برای چالش برانگیزترین مشکلات امروزی داشته باشیم، نیاز به درک مفاهیم کلیدی است.
رویکرد تفکر سیستمی در کسب و کار
تفکر سیستمی رویکردی برای درک و توصیف سیستم ها و فرآیندهای درون کسب و کار شما با تجزیه و تحلیل عناصر و تعاملات آنهاست. می توانید از تفکر سیستمی استفاده کنید تا کسب و کار خود را به عنوان مجموعه ای از روابط و تأثیرات بین افراد و عناصر غیرانسانی در نظر بگیرید. این عناصر و تعامل آنها با هم یک سری اثرات را ایجاد می کنند. با درک نحوه تعامل عناصر مختلف با یکدیگر، بینشی در مورد اینکه چگونه تغییرات هر یک از عناصر ممکن است بر سیستم کلی یا عملکرد کسب و کار شما تأثیر بگذارد، به دست می آورید.
تفکر سیستمی به روش های زیر با تحلیل سنتی متفاوت است:
-
دیدگاه:
تجزیه و تحلیل سنتی عناصر موجود در یک سیستم را به طور جداگانه در نظر می گیرد، در حالی که تفکر سیستمی به تعاملات آن عناصر و ویژگی های نوظهور ناشی از آن می نگرد.
-
فرض:
تحلیل سنتی فرض می کند که مشکلات علت و راه حل خاصی دارند، در حالی که تفکر سیستمی تشخیص می دهد که یک مشکل می تواند دلایل متعددی داشته باشد بدون راه حل ساده.
-
هدف:
تجزیه و تحلیل سنتی تلاش می کند تا عناصر فردی را برای بهبود نتیجه بهبود بخشد، در حالی که تفکر سیستمی تلاش می کند تا با اصلاح تعاملات بین بخش های درون سیستم، نتیجه را بهبود بخشد.
-
روش:
تجزیه و تحلیل سنتی یک فرآیند گام به گام را برای دستیابی به یک نتیجه معین ترسیم می کند، در حالی که تفکر سیستمی اجازه می دهد چندین نقطه ورود به فرآیند را در نظر بگیرد و حلقه های بازخورد را در سیستم در نظر بگیرد.
تفکر سیستمی برای رسیدگی به مشکلات مهم و تکراری بهترین است. اگر قبلاً سعی کرده اید مشکل کسب و کار را حل کنید، بدون موفقیت، یک رابطه علت و معلولی ساده ممکن است آن را به طور کامل توضیح ندهد. تفکر سیستمی می تواند به شناسایی سایر زمینه های علت و معلولی کمک کند و راه های جدیدی را برای رسیدگی به مسائل پیچیده تر پیشنهاد کند.
نمونه های تفکر سیستمی شامل اکوسیستم ها، اتومبیل ها و بدن انسان و همچنین سازمان ها می شود! متفکران سیستمی به ما آموختهاند که یک سیستم محصول تعامل اجزای آن است، نه فقط مجموع اجزای آن. به عنوان مثال، اگر ماشین را جدا کنید، دیگر ماشین نیست، زیرا عملکردهای اساسی خود را از دست داده است.
دوره MBA مشهد در موسسه آموزش عالی امین برای شما مدیران و صاحبان کسب و کار با آموزشهای کاربردی و به روزرسانی شده درباره مدیریت رفتارهای سازمانی همراه است. این دوره ها به صورت دوره آنلاین مدیریت MBA و دوره آنلاین مدیریت DBA نیز به منظوری دستیابی سریعتر و آسانتر به مدرک مدیریت ارائه می شوند. دوره فرم زیر را کامل کنید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرند:
ویژگی های تفکر سیستمی
بر اساس تفکر سیستمی، رفتار سیستم ناشی از تأثیرات فرآیندهای تقویت کننده و متعادل کننده است. یک فرآیند تقویت کننده منجر به افزایش برخی از اجزای سیستم می شود. اگر تقویت توسط یک فرآیند متعادل کننده کنترل نشود، در نهایت منجر به فروپاشی می شود. فرآیند متعادل سازی فرآیندی است که تمایل به حفظ تعادل در یک سیستم خاص دارد.
توجه به بازخورد جزء ضروری تفکر سیستمی است. به عنوان مثال، در مدیریت پروژه، خرد غالب ممکن است اضافه کردن کارگران را به پروژه ای که عقب مانده است تجویز کند. با این حال، در عمل، این تاکتیک ممکن است در گذشته توسعه را کُند کند. توجه به آن بازخورد مربوطه می تواند به مدیریت اجازه دهد تا به جای هدر دادن منابع در رویکردی که نشان داده شده است که غیرمولد است، به دنبال راه حل های دیگر باشد.
چرا تفکر سیستمی مهم است؟
همانطور که سعی می کنیم به راه حل های دائمی در کسب و کار خود دست یابیم، دائماً به ما یادآوری می شود که در زمانِ تغییرات سریع زندگی می کنیم. آنچه امروز در یک محیط اقتصادی جواب می دهد، ممکن است در آینده با تغییر دولت ها، آب و هوا و زمان های اقتصادی کارایی نداشته باشد.
طبیعتاً، کارآفرینی مستلزم تغییر و تنظیم مجدد است. شاید لازم باشد دوباره کارمند دیگری را استخدام و آموزش دهید، یا باید تغییراتی در کمپین بازاریابی خود ایجاد کنید. هنگامی که در سیستم ها فکر می کنید، به کارهایی که در گذشته انجام داده اید نگاه می کنید و می بینید که کجا می توانید تنظیم و بهبود پیدا کنید.
وقتی از سیستم های خود آگاه هستید، لازم نیست با هر کار جدید از ابتدا شروع کنید. بنابراین تفکر سیستمی راهی ثابت برای حضور در یک سازمان موفق می شود. هنگامی که چیزی کار نمی کند، آن را به بخشی از فرهنگ شرکت خود تبدیل کنید که بپرسید «برای به دست آوردن نتیجه بهتر یا مطلوبتر چه چیزی را باید تغییر دهیم؟»
باز برای نمونه به سراغ تویوتا می رویم. این خودرو در دهه 1950 با مشکلی مواجه شده بود که باعث میشد زمان تولید خودروها افزایش یابد. این مشکل به این دلیل بود که کارگران مجبور بودند قطعات خودرو را از چندین منبع مختلف جمعآوری کنند و سپس آنها را به هم متصل کنند.
تویوتا با استفاده از تفکر سیستمی، این مشکل را به صورت زیر حل کرد:
- این شرکت تصمیم گرفت که قطعات خودرو را در یک مکان مرکزی تولید کند.
- این شرکت همچنین یک سیستم جدید حمل و نقل ایجاد کرد که قطعات را به صورت مستقیم به خط تولید میرساند.
با اجرای این تغییرات، شرکت خودروسازی تویوتا توانست زمان تولید خودروها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
بی توجهی به تفکر سیستمی چه پیامدهایی برای کسب و کارها دارد؟
بی توجهی به تفکر سیستمی، منجر به تصمیم گیری های غلط، کاهش بهره وری، و از دست دادن فرصت ها می شود. فرض کنید یک شرکت تولیدکننده مواد غذایی، تصمیم می گیرد تا تولید یک محصول جدید را آغاز کند. این شرکت، بدون توجه به تفکر سیستمی، فقط به هزینه های تولید این محصول جدید فکر می کند.
در نتیجه، این شرکت، تولید این محصول جدید را آغاز می کند، اما متوجه می شود که این محصول جدید، با نیازهای بازار سازگار نیست. این امر، منجر به کاهش فروش این محصول جدید و از دست دادن فرصت های کسب و کار می شود. این مثال، نشان می دهد که بی توجهی به تفکر سیستمی، می تواند منجر به تصمیم گیری های غلط شود که ممکن است به کسب و کار آسیب برساند.
دلایل زیر به شما می گوید که بی توجهی به تفکر سیستمی چه پیامدهایی برای کسب و کارها دارد:
-
دیدگاه بخشی به جای دیدگاه کل نگر:
تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تا کسب و کار خود را به عنوان یک سیستم واحد ببینند و تعاملات بین اجزای مختلف آن را درک کنند. بی توجهی به این دیدگاه، منجر به تصمیم گیری های غلط می شود که ممکن است به کسب و کار آسیب برساند.
-
عدم درک اثرات جانبی:
تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تا اثرات جانبی تصمیمات خود را درک کنند. بی توجهی به این اثرات، ممکن است منجر به کاهش بهره وری یا از دست دادن فرصت ها شود.
-
عدم انعطاف پذیری:
تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تا کسب و کار خود را با تغییرات محیطی سازگار کنند. بی توجهی به این دیدگاه، ممکن است منجر به انعطاف پذیری کمتر کسب و کار و آسیب پذیری آن در برابر تغییرات شود.
-
عدم بهبود مستمر:
تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تا فرآیندهای کسب و کار خود را بهبود بخشند. بی توجهی به این دیدگاه، ممکن است منجر به توقف بهبود مستمر و از دست دادن فرصت های رشد شود.
-
عدم نوآوری:
تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تا راه حل های جدید و نوآورانه برای مشکلات کسب و کار خود پیدا کنند. بی توجهی به این دیدگاه، ممکن است منجر به عدم نوآوری و از دست دادن رقابت شود.
در نهایت، بی توجهی به تفکر سیستمی می تواند منجر به کاهش بهره وری، از دست دادن فرصت ها، و حتی شکست کسب و کار شود.
یک مثال خوب در این زمینه
برای مثال، شرکت کوداک (Kodak). این یک شرکت آمریکایی تولید کننده دوربین، فیلم و سایر محصولات عکاسی بود که در سال 1888 تأسیس شد. این شرکت در دهه 1970 و 1980 به یکی از بزرگترین و موفقترین شرکتهای عکاسی جهان تبدیل شد.
با این حال، در دهه 1990، کوداک با ظهور دوربینهای دیجیتال مواجه شد. این شرکت در ابتدا از این فناوری استقبال کرد و حتی خود نیز اقدام به تولید دوربینهای دیجیتال کرد. با این حال، نتوانست به طور کامل از فناوری دیجیتال به نفع خود استفاده کند. این شرکت همچنان بر روی محصولات عکاسی سنتی متمرکز بود و به تغییرات سریع صنعت عکاسی توجهی نداشت.
بی توجهی به تفکر سیستمی در این برند باعث شد که این شرکت نتواند به طور کامل از فرصتهای ناشی از فناوری دیجیتال بهرهمند شود. در نتیجه، در رقابت با شرکتهای جدیدی که از فناوری دیجیتال استفاده میکردند، شکست خورد. سرانجام در سال 2012 اعلام ورشکستگی کرد.
نحوه اعمال تفکر سیستمی: 14 روش برای کسب و کار شما
اگر آماده به کار بردن تفکر سیستمی در محل کار هستید، در اینجا چهارده نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.
تفکر آینده نگر را تمرین کنید
آینده نگری می تواند سازمان ها را برای آینده آماده نگه دارد. البته می دانیم که آینده نامعلوم است. به خصوص در حال حاضر، عدم قطعیت و تغییرات زیادی وجود دارد.
اما با آینده نگری، سازمان شما می تواند برای آنچه در آینده در انتظار شماست مجهزتر شود. آموزش رهبران خود برای ایجاد مهارتهای آیندهنگر میتواند به چابکی، انعطافپذیری و مرتبط نگه داشتن سازمان شما برای هر آنچه در آینده در انتظار شماست کمک کند.
با آینده نگری:
- عملکرد و رفاه فردی افزایش می یابد
- عملکرد تیم با چابکی، انعطاف پذیری و ریسک پذیری بیشتر افزایش می یابد
- تیمها خلاقتر، خلاقتر و مشارکتکنندهتر هستند
- افزایش 33 درصدی حفظ کارکنان
یک ذهنیت رشد را ترویج دهید
سازمان ها، اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیاز به اتخاذ یک ذهنیت رشد دارند. یادگیری برای هر فردی یک سفر مادام العمر است. چرا سازمان ها همان طرز فکر را اتخاذ نمی کنند؟
به این فکر کنید که چگونه می توانید ذهنیت رشد را در محل کار خود پرورش دهید. به عنوان مثال، چگونه توسعه حرفه ای را تشویق می کنید؟ آیا از درون تبلیغ می کنید و تحرک شغلی را تشویق می کنید؟ از چه راه هایی فرصت های پیشرفت شغلی ایجاد می کنید؟ آیا کارمندان شما برای ارتقاء مهارت یا مهارت مجدد سرمایه گذاری می کنند؟
فضایی برای بازخورد ایجاد کنید
موفقیت هر سازمانی به توانایی ارائه و دریافت بازخورد بستگی دارد. بازخورد را به عنوان یک موهبت ببینید. این راهی برای شناسایی آنچه کار می کند، است. اما مهمتر از آن، چگونگی تکامل و رشد ما است.
آیا فضایی برای بازخورد ایجاد می کنید؟ چگونه نبض تعامل کارکنان خود را حفظ می کنید؟ آیا بازخورد صعودی را تشویق می کنید؟
از کوچینگ (مربی گری) استفاده کنید
همه ما به راهنمایی نیاز داریم. به خصوص زمانی که ما وظیفه داریم برخی از سخت ترین مشکلات را حل کنیم، داشتن یک دیدگاه بیرونی کمک می کند.
اینجاست که مربیگری وارد میشود. با دوره های مدیریتی MBA و DBA و مسسه آموزش عالی امین، میتوانید کارکنان خود را با پشتیبانی شخصی همراه کنید تا به رفع مشکلات سخت کمک کنید. مربی و آموزش میتواند به کارمندان شما کمک کند تا به بخشهایی از خودشان که نمیدانستند وجود دارند، ضربه بزنند. به نوبه خود، به بهبود اثربخشی سازمانی شما کمک خواهد کرد.
سیستم را همانطور که در حال حاضر کار می کند مشاهده کنید
زیرسیستم هایی را که ممکن است حوزه های کسب و کار مانند حسابداری یا منابع انسانی باشند، شناسایی کنید. در این زیرسیستمها، عناصر فردی از جمله افراد، فناوری و محیط فیزیکی را در نظر بگیرید. به نتایج این زیرسیستم ها و کل سیستمی که در حال حاضر وجود دارد فکر کنید. نمودار سیستم خود را با داده های تاریخی مقایسه کنید تا بررسی کنید که آیا به درستی نتایج رفتار گذشته را پیش بینی می کند یا خیر.
مشکلی را که می خواهید به آن رسیدگی کنید، شناسایی کنید
تفکر سیستمی برای مشکلات طولانی مدت و پیچیده بهترین است. چنین مسائلی احتمالاً سیستمی هستند و شناسایی و پیاده سازی راه حل ها زمان بر است. شاید بهتر باشد با مشکلات کوچکتر و قابل مدیریت شروع کنید و در طول زمان پیچیدگی ایجاد کنید. ممکن است برای شما مفید باشد ابتدا نمودار نحوه عملکرد سیستم و سپس کشف مناطقی که در آن ها نتیجه مطلوب را ایجاد نمی کند، مفید باشد.
یک شریک پیدا کنید
شما می توانید دیدگاه های بیشتری را به نمودار سیستم، مشکلات شناسایی شده خود و راه حل های ممکن با کار با افراد دیگر بیاورید. انتخاب شرکا از بخشهای دیگر که ممکن است دیدگاههای بسیار متفاوتی در مورد این موضوع داشته باشند، میتواند مفید باشد. بحث در مورد مشکل با کسانی که بیشتر با سیستم آسیب دیده آشنا هستند می تواند بسیار سودمند باشد.
در حالی که آنها ممکن است دید کلی از نحوه تأثیر این مشکل بر تجارت نداشته باشند، احتمالاً با سیستم و مشکل خاص بسیار آشنا هستند. نظرات و پیشنهادات آنها را برای بهبود بخواهید. با ترسیم نمودار با هم، می توانید کار تیمی را ارتقا دهید.
مشکل را درک کنید
به یاد داشته باشید، مشکل و راه حل آن احتمالاً ناشی از یک شخص یا عنصر سیستم نیست. از تفکر سیستمی برای بررسی وضعیت از دیدگاه جدید استفاده کنید. در نظر بگیرید که هدف خود را درک کاملتر موضوع به جای شناسایی فوری راه حل قرار دهید. ممکن است بخواهید با ایجاد نمودارهای ساده از مشکل با تنها ضروری ترین عناصر و جزئیات شروع کنید. ممکن است الگوهایی به صورت آنلاین برای کمک به این مرحله وجود داشته باشد.
مداخلات را شناسایی کنید
مداخلات احتمالی از جمله ایجاد یا از بین بردن پیوند بین عناصر موجود، کاهش تاخیر بین فعالیتها، تعیین هدف یا کند کردن یا تسریع فرآیند. هنگامی که به دنبال مناطقی برای ایجاد تغییر هستید، میتوانید به جای مبادله عناصر فردی مانند استخدام یک کارمند جدید یا جایگزینی نرمافزار رایانه، روی تعاملات تمرکز کنید.
راه حل ها را انتخاب کنید
وقتی زمان انتخاب مداخلاتی است که میخواهید امتحان کنید، به دنبال مداخلاتی باشید که برای بلندمدت پایدار باشند. ترکیبی از تغییرات متعدد از درون ساختار سیستم ممکن است موثرترین باشد. در صورت امکان، راه حل هایی که هم فورا و هم بلندمدت را تحت تاثیر قرار می دهند می توانند به شما در شناسایی و تصحیح نتایج غیرمنتظره کمک کنند.
تغییر را آسان کنید
هنگام بحث در مورد راه حل های پیشنهادی خود، اشاره به این نکته مفید است که تحلیل شما از سیستم همیشه در حال تغییر است. اگر دیگران را دعوت کنید که نظر بدهند، ممکن است آنها بیشتر درگیر این روند شوند. مشارکت دادن کارکنانی که تغییرات پیشنهادی مستقیماً بر آنها تأثیر می گذارد بسیار مفید است، زیرا اگر بتوانند استدلال پشت آن را درک کنند، احتمال بیشتری دارد که با تغییرات مثبت سازگار شوند. ممکن است سعی کنید دیگران را برای نظارت بر تغییرات پیشنهادی خود انتخاب کنید و نشان دهید که خودتان از تغییرات استقبال می کنید.
بازخورد جمع آوری کنید
ایجاد کانالهای آسان برای اعضای کارکنان برای ارائه بازخورد در مورد راهحلها و پیشنهادات شما برای بهبودها را در نظر بگیرید. همچنین می توانید جلساتی را برگزار کنید تا دیگران را تشویق کنید تا تجربیات خود را در مورد راه حل ها به اشتراک بگذارند. استقبال از بازخورد در مراحل اولیه تغییر می تواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا تغییرات به طور کلی تأثیر مثبتی دارند یا خیر.
نیازهای آینده را پیش بینی کنید
شما می توانید به صورت دوره ای سیستم های خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید که با آخرین توصیه های صنعت همراه هستید. همچنین میتواند به دعوت از کارکنان برای ارائه پیشنهادهایی برای بهبودهای آینده در سیستم کمک کند. شما می توانید سیستم خود را با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری، نمودارهای حلقه علّی و نمودارهای رفتار در طول زمان مدل سازی کنید. با این ابزارها می توانید اثرات تغییرات خود را بر روی کل سیستم شبیه سازی کنید.
پذیرای تحولات و تغییرات مدل باشید
بخشی از تفکر سیستمی بهروزرسانی مداوم مدلهای شما بر اساس دادهها، مسائل و نتایج جدید از سیستم است. بهتر است اگر بخواهید مدل خود را در طول زمان تجدید نظر کنید تا به سازمان شما مرتبط باقی بماند. تغییرات گذشته را به طور دورهای مرور کنید تا مطمئن شوید که هنوز تأثیر مثبتی بر کسبوکار دارند، زیرا سیستمهایی که در گذشته کار میکردند ممکن است با تکامل کسبوکار نیاز به تعدیل داشته باشند.
اجزای تفکر سیستمی
چندین ویژگی مهم تفکر سیستمی وجود دارد که به ارائه ساختار این مدل ذهنی کمک می کند. آن ها هستند:
بهم پیوستگی:
برخی از عناصر متقابل ممکن است خرده سیستم هایی باشند که هر کدام شامل عناصر خاص خود هستند. این پیوستگی به این معنی است که سیستم ها خطوط مستقیم علت و معلول هستند اما در عوض دارای شبکه ای از تعاملات هستند که بر کل سیستم تأثیر می گذارد.
ترکیب:
موفقیت کل سیستم به موفقیت عناصر درون آن بستگی دارد و شکست یک عنصر می تواند باعث از کار افتادن کل سیستم شود. درک این ترکیب مستلزم بررسی کل سیستم و همه روابط اجزای آن به طور همزمان است.
ظهور:
در تفکر سیستمی، مهم است که ببینیم چگونه فعل و انفعالات درون سیستم نتایجی را ایجاد می کند که ممکن است از بررسی عناصر منفرد قابل پیش بینی نباشد. اگر فکر می کنید که هر بخش از سازمان به سیستم کمک می کند، می توانید به دنبال راه هایی برای بهبود سیستم از طریق هم افزایی اثرات آن بخش ها باشید.
حلقه های بازخورد:
حلقه های بازخورد روابط علت و معلولی دایره ای میان عناصر سیستم هستند که می توانند رفتار سیستم را تقویت کرده یا آن را متعادل کنند. با شناسایی حلقههای بازخورد، میتوانید مکانهایی را که میتوانید رفتار سیستم را تغییر دهید، یادداشت کنید.
علیت:
در نگاشت سیستم ها، علیت روشی است که بخش های سیستم بر یکدیگر تأثیر می گذارند. مفهوم علیت زیربنای روابط بین عناصر سیستم است و می تواند به پیش بینی حلقه های بازخورد کمک کند.
نگاشت سیستم ها:
می توانید سیستم ها را به روش های مختلف برای کمک به مستندسازی روابط علی فعلی و حلقه های بازخورد ترسیم کنید. این مدلها میتوانند به شما کمک کنند تا کل سیستم را به یکباره تجسم کنید و نتایج آینده را از طریق شبیهسازی پیشبینی کنید
تفر سیستمی برای مدیران و رهبران
همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از برجسته ترین رهبران استراتژیک امروزی برای ایجاد تغییر بر مهارت های تفکر سیستمی خود تکیه می کنند. این نیاز به درک عمیق مدل های ذهنی با هدف بهبود آنها برای بهینه سازی عملکرد سازمانی دارد. و اگرچه ممکن است شما آن را ندانید، بسیاری از رهبران از ابزارهای تفکر سیستمی برای کمک به نتیجه گیری جدید استفاده کرده اند.
با این حال، تفکر سیستمی در رهبری، یک رویکرد یکسان نیست. هر مشکلی با مجموعه دینامیک سیستم خود متفاوت است. بیایید توضیح دهیم که برخی از اینها در رهبری چگونه می تواند باشد.
هر مدیر یا رهبر با حس عمل گرایی و خوش بینی به آینده نگاه می کند. رهبرانی که از لنز آینده نگر استفاده می کنند می گویند که 147 درصد زمان بیشتری را برای برنامه ریزی در زندگی خود و 159 درصد زمان بیشتری را برای برنامه ریزی در کار خود صرف می کنند تا افرادی که مهارت های رهبری آینده نگر پایینی دارند.
نتیجه این همه برنامه ریزی؟ رهبران آینده نگر تیم هایی با عملکرد بالاتر دارند. افزایش چابکی، مشارکت تیم، نوآوری، ریسک پذیری، عملکرد و انعطاف پذیری.
در محل کار، یک رهبر ماهر متفکر سیستمی اطمینان حاصل خواهد کرد که مکانیسمهایی برای حلقههای بازخورد متعدد ایجاد شده و به طور مؤثر به کارکنانشان منتقل میشوند. علاوه بر این، آنها همبستگی در مقابل علیت را درک خواهند کرد زیرا از دادههای جمعآوریشده از حلقههای بازخورد برای بهبود شیوههای محل کار استفاده میکنند.
تفکر سیستمی: آینده اندیشی، استراتژی و برنامه ریزی
همانطور که می توانید حدس بزنید، تفکر استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک اجزای بزرگ اتخاذ دیدگاه سیستمی هستند. رهبران می توانند برای دیدن کل سیستم بزرگنمایی کنند، سپس بزرگنمایی کنند تا ببینند سیستم چگونه کار می کند.
یک طرز فکر رشد. اگر واقعاً تفکر سیستمی را از بین ببریم، در مورد حل مسئله است. این بدان معناست که رهبران همه چیز را نمی دانند. آنها باید چیزهای جدید یاد بگیرند و مایل به یادگیری باشند. رهبرانی که ذهنیت رشد را اتخاذ می کنند، به دلیل این دیدگاه، برای دیدن نحوه عملکرد سیستم مجهزتر هستند.
احتمالا همه ما مدیران تمایل به اشتباه کردن داشته ایم. حتی اگر داده ها و علم از آن پشتیبانی کنند، بهانه ای وجود دارد که چرا تئوری، استراتژی یا فرآیند آنها همچنان کار می کند. این یک طرز فکر ثابت است که رها نمی شود.
اما با تفکر سیستمی در رهبری، آنها مایل به اشتباه هستند. آنها می توانند ببینند که یک نظریه سیستمی چه زمانی کار نمی کند. و آنها این آسیبپذیری را میپذیرند که اعتراف میکنند باید درباره آنچه در ابتدا فکر میکردند تجدیدنظر کنند.
ما از افرادی که فرآیند فکر ما را به چالش می کشند، بیشتر می آموزیم تا کسانی که نتیجه گیری ما را تایید می کنند. رهبران قوی منتقدان خود را درگیر می کنند و خود را قوی تر می کنند. رهبران ضعیف منتقدان خود را ساکت می کنند و خود را ضعیف تر می کنند. این واکنش به افراد صاحب قدرت محدود نمی شود. اگرچه ممکن است ما با این اصل موافق باشیم، اما در عمل اغلب ارزش یک شبکه چالش را از دست می دهیم.
نحوه استفاده از تفکر سیستمی در تجارت
تفکر سیستمی شما را از پیچیدگی های مقابله با ناامیدی های مداوم در سازمان رها می کند. مستندسازی روش مورد نظر شرکت شما باعث کاهش خطاها و بهبود رضایت مشتری می شود. در نهایت، این به شما آزادی شخصی بیشتری به عنوان مالک میدهد، زیرا مجبور نیستید مدام به همه بگویید چه کاری انجام دهند. یک سیستم مستند طرحی برای موفقیت کسب و کار است.
بیشتر کسبوکارها بدون هیچ گونه سندی و با چند نفر کلیدی که بیشتر دانش عملیاتی را در اختیار دارند، کوچک شروع میشوند. صاحب کسب و کار معمولاً بیشتر این دانش را در ذهن خود نگه می دارد و فردی است که دائماً برای پاسخ به آنها مراجعه می کند. اغلب، آنها می توانند اکثریت کار را انجام دهند، زیرا آنها تنها کسی هستند که “چگونه” آن را انجام دهند.
برخی از سیستمهای مستند پایه را ایجاد کنید و آماده باشید که سیستمی را که دیگر هدف سازمان شما را برآورده نمیکند، بازنویسی، پیکربندی مجدد یا حذف کنید. مثال تفکر سیستمی در تجارت، سیستم ها در همه جا ظاهر می شوند. هر کاری که انجام می دهید یا نمی کنید، در کسب و کارتان به سیستم شما کمک می کند. سیستم هایی در رهبری، امور مالی، تیم، بازاریابی و عملیات شما وجود دارد.
به عنوان مثال: سیستم های استخدام
به عنوان مثال، بیایید به سیستم های استخدام شما نگاه کنیم. هدف از یک سیستم استخدام یافتن کاندیدای مناسب برای شرکت شما است که بتواند به زندگی شما کمک کند. هدف این است که هر بار که برای یک موقعیت استخدام می کنید، این شخص را پیدا کنید. بنابراین، سیستم های استخدام شما در مورد ایجاد نتایج سازگار و قابل پیش بینی است. چه یک کسب و کار دو نفره باشید و چه شرکتی با 300 کارمند، یک سیستم استخدام، حدس و گمان را برای یافتن فرد مناسب برای این شغل از بین می برد.
بنابراین در اکثر مشاغل کوچک چه اتفاقی می افتد؟ اغلب، مالکان هنگام استخدام یک تیم، تفکر سیستمی را رها می کنند. آنها در نهایت برای پر کردن شکافهای موجود در تیمی که از قبل دارند، وظایف دو یا سهگانه انجام میدهند. وقتی یا اگر ساعت 2 بامداد یکشنبه بامداد به آن میرسند، انبوهی از رزومههایی را که گرد و غبار روی میزشان را جمعآوری میکنند، سرشماری میکنند.
برای جلوگیری از این امر، می توانید عناصر سیستم استخدام خود را تنظیم کنید. آیا توافق نامه ای دارید؟ آگهی های شغلی را در تابلوهای مناسبی که نامزد ایده آل شما در آن حضور خواهد داشت ارسال می کنید؟ آیا یک دور یا دو دور مصاحبه برگزار می کنید؟ شکاف ها کجاست؟ چگونه می توانید آنها را اصلاح کنید؟
مزایا و معایب تفکر سیستمی در کسب و کار
تفکر سیستمی کلید داشتن یک تجارت سازمان یافته و سودآور است که مستقل از شما اجرا می شود. وقتی از سیستم ها استفاده می کنید، تغییرات و فرصت های مثبت زیادی را مشاهده خواهید کرد.
احتمالاً بزرگترین مزیت برای یک سازمان نظاممند این است که تمرکز بر فرآیند است، نه اینکه افراد مقصر مشکلاتی باشند که اشتباه میشوند. وقتی تمرکز را از سرزنش مردم به همکاری در توسعه سیستمهای کلاس جهانی تغییر میدهید، مکان بهتری برای کار ایجاد میکنید و همه برنده میشوند.
تجزیه و تحلیل کامل تمام هزینه ها و مزایای بالقوه یک تصمیم یا فعالیت تجاری می تواند به شما کمک کند از هزینه های هدر رفته جلوگیری کنید. تفکر سیستمی از دهه 1950 وجود داشته است. در تئوری امیدوارکننده، دیدگاه سیستمی میتواند خلاقیت، اصالت و قابلیتهای طراحی شرکت را مختل کند. محیطی را ایجاد می کند که در آن همه تصمیمات نیازمند تحلیل نظری کامل هستند و ریسک پذیری کمتر رایج است. مزایای تفکر سیستمی در محیط کار به شرح زیر است:
بهبود کارایی:
تفکر سیستمی می تواند به شما در شناسایی راه هایی برای بهبود کارایی و صرفه جویی در منابع کمک کند. وقتی میتوانید به تعاملات عناصر فردی و سیستمهای کوچکتر در کل سازمان نگاه کنید، میتوانید مکانهایی را برای انجام تغییراتی پیدا کنید که ممکن است به آن فکر نکرده باشید.
کاهش خطر اشتباهات:
تفکر سیستمی می تواند به شما کمک کند تا اثرات اشتباهات را به حداقل برسانید. نگاهی به کل سیستم به شما امکان می دهد اثرات تغییرات احتمالی را پیش بینی کنید و تصمیم بگیرید که آیا مزایا ارزش هر هزینه ای را دارند یا خیر.
ارائه انعطاف پذیری:
شما می توانید تفکر سیستمی را در هر زمینه یا صنعتی اعمال کنید. به عنوان چارچوبی از تفکر در مورد هر سیستم به طور کلی، تفکر سیستمی می تواند به ساختار و اهداف هر سازمان ترجمه شود.
سادهسازی:
تفکر سیستمی با یافتن مکانهایی که فعالیتهای یک زیرسیستم بر سایرین تأثیر میگذارد، ادغام اهداف پروژههای مختلف در اهداف کسبوکار را آسانتر میکند. اگر هر دو پروژه در جهت اهداف مشابهی کار می کنند، رهبران ممکن است بتوانند راه هایی را برای ادغام دو پروژه برای صرفه جویی در زمان و منابع شناسایی کنند.
نقش تفکر سیستمی در تغییر و توسعه سازمانی
تفکر سیستمی اخیراً به عنوان یک رویکرد جامع برای معرفی تغییر و توسعه سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. از طریق تفکر سیستمی، تعدادی از مفاهیم اصلی و ابزارهای عملی را می توان برای درک بهتر پیچیدگی هر سازمان به کار برد.
در ادبیات دانشگاهی تعاریف متعددی از تفکر سیستمی وجود دارد. همانطور که راس دی آرنولد و جان پی وید در مقاله اخیر خود اشاره می کنند، “تفکر سیستمی، به معنای واقعی کلمه، یک سیستم تفکر در مورد سیستم ها است.”
توسعه سازمانی “به زمینه، تمرکز و هدف تغییر در حین توسعه یک سازمان اشاره دارد.” بهعلاوه، یکی از تعریفهای اخیر توسعه سازمانی میگوید: «توسعه سازمانی فرآیندی حیاتی و مبتنی بر علم است که به سازمانها کمک میکند ظرفیت خود را برای تغییر ایجاد کنند و با توسعه، بهبود و تقویت استراتژیها، ساختارها و فرآیندها، به اثربخشی بیشتری دست یابند.»
در اصل، تغییر و توسعه سازمانی خوب نیازمند یک طرز فکر سیستمی و یک رویکرد بین رشته ای و جامع برای مقابله با چالش های سازمانی پیچیده است.
جمع بندی
پس در این مقاله یاد گرفتیم که تفکر سیستمی راز پنهان در رشد و ارتقای کسب و کارهاست. مرکز آموزشی ما، موسسه آموزش عالی آزاد امین نیز دوره هایی را برای کمک به افراد و مشاغل در تقویت تفکر سیستمی در کسب و کار آنها ارائه می دهد. همین امروز برای ثبت نام در دوره های آموزشی مدیریت MBA و DBA ما اقدام کرده و فرم زیر را پر کنید، با سرفصلهای مدیریت مالی و مدیریت فروش حرفه ای، مدیریت بحران و تفکر سیستمی ما بیشتر آشنا شوید و میزان رشد خود را به حداکثر برسانید! کارشناسان ما یک جلسه مشاوره رایگان با شما خواهند داشت.
منابع
https://smallbusiness.chron.com/systems-thinking-business
https://www.linkedin.com/pulse/what-systems-thinking-how-can-benefit-your-business-beverlee/
https://www.betterup.com/blog/systems-thinking
https://www.forbes.com/sites/forbescoachescouncil/2020/06/15/the-role-of-systems-thinking-in-organizational-change-and-development/?sh=7f2150c92c99