مدیریت کسب‌‌و‌کار

 در مقاله حاضر می‌خواهیم همه جوانب را درباره مدیریت کسب‌‌و‌کار بررسی کنیم و این شامل چیستی، کیستی، مهارت‌های مورد نیاز، مسئولیت‌ها و تفاوت با مدیریت بازرگانی است. در پایان نیز نگاهی خواهیم داشت به که رشته کارشناسی مدیریت بازرگانی چیست و چه نقش‌هایی را در بر می‌گیرد. و پس از آن دو بخش راهکارها و سبک‌های مدیریتی را ارائه می‌دهیم که برای مدیریت بازرگانی و مدیریت اجرایی کسب‌وکار بسیار کاربردی خواهند بود.

 

موسسه آموزش عالی آزاد امین با سابقه 20 ساله در زمینه پرورش توانایی های مدیران و صاحبان کسب و کار، اقدام به برگزاری دوره مدیریت کرده است. شما عزیزان می‌توانید با پر کردن فرم زیر، از یک جلسه مشاوره رایگان با کارشناسان ما بهره‌مند شوید و تمام سوالات خود را از ما بپرسید.

 

مدیریت کسب‌وکار چیست؟

پژوهش و ترجمه: شهرزاد امینیان

 

مدیریت کسب‌و‌کار در ساده‌ترین تعریف، به هماهنگی و اداره فعالیت‌ها، وظایف و منابع تجاری برای دستیابی به یک هدف معین اشاره دارد. این بیشتر شامل نظارت و آموزش کارکنان، نظارت بر عملیات اصلی و طراحی زیرساخت شرکت برای بهینه‌سازی آینده آن است. این مباحث را با پاسخ به پرسش‌‌های زیر پیش خواهیم برد:

 

1. مدیریت کسب‌وکار چیست؟

برای رونق هر نوع کسب‌وکاری، ساده‌سازی تمام عملیات آن برای دستیابی به نتیجه مطلوب ضروری است.
بنابراین، می‌خواهید بدانید مدیریت کسب‌وکار چیست؟ پاسخ در اینجا است: مدیریت کسب‌وکار شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌های مختلف است که به برنامه‌ریزی مؤثر، سازمان‌دهی و اجرای روان یک کسب‌وکار کمک می‌کند.

 

با این حال، شما به یک حرفه‌ای نیاز دارید که بتواند به آسانی عملیات‌های تجاری روزانه را انجام دهد. به گفته کارشناسان، کلید مدیریت کسب‌و‌کار، ایجاد تعادل بین مدیریت کار و استعداد است. تخصص فنی باعث می‌شود که شما به عنوان مدیر کسب‌وکار، احترام همکارانتان را به همراه داشته باشید. اما برای حفظ این احترام، نیاز به مهارت‌های نرمی است.

 

علاوه بر این، موفقیت مدیریتی مستلزم ثبات، ارتباط، همدلی و شکل‌گیری و پرورش روابط کاری معنادار است. چنین ویژگی‌هایی با هم یک راهبرد مدیریت کسب‌وکار تأثیرگذار را تشکیل می‌دهند.

 

مطالعه مدیریت کسب‌و‌کار بر روی یک تخصص به روش مدیریت بازرگانی تمرکز نمی‌کند. این موقعیت‌ها می‌توانند کلی‌تر باشند، مانند مدیر عملیات یا مانند مدیر گزارشگری مالی متمرکز باشند. برخی از موقعیت‌های رایج برای افرادی که دارای مدرک مدیریت بازرگانی هستند، عبارت‌اند از:

 

• مدیر عملیات: بر کل سازمان یا چندین بخش مانند حسابداری، هزینه یابی شغل، فروش و سیستم های اطلاعاتی نظارت می کند.
• مدیر گزارشگری مالی: برای کنترل هزینه ها با بخش های مالی و حقوقی همکاری می کند
• تحلیلگر مدیریت: عملیات روزانه یک شرکت را ترسیم می‌کند و رویه‌ها و ممیزی‌ها را برای مدیریت عملکرد ایجاد می‌کند.

 

2. مدیر کسب‌وکار کیست؟

به عنوان یک مدیر کسب‌وکار، مسئولیت اصلی مدیریت وظایف اداری برای یک کسب‌وکار به شما داده می شود. یک شرکت ممکن است از شما انتظار داشته باشد که در برنامه بازاریابی آن کمک کنید. یک شرکت همچنین ممکن است از شما بخواهد که تجزیه و تحلیل بودجه را انجام دهید تا راه هایی را که شرکت می تواند هزینه ها را کاهش دهد، بیابد.

 

شما باید درک زیرکانه ای از روش های حسابداری، بازاریابی و اداری که برای اداره یک کسب‌وکار لازم است داشته باشید. هدف نهایی هر کسب‌وکاری کسب سود است. شخصی که باید اطمینان حاصل کند که این اتفاق می افتد، کسی نیست جز یک مدیر تجاری. مدیر کسب‌وکار حرفه ای است که بر کارمندان سازمان و عملیات روزانه نظارت دارد. مسئولیت اصلی آن‌ها این است که اطمینان یابند همه فعالیت‌های تجاری همیشه کارآمد باقی می‌مانند.

 

مدیران کسب‌وکار با اجرای راهبردهای عملیاتی مرتبط، انجام‌دادن بررسی‌های عملکرد کارکنان و ‌داشتن انگیزه در فعالیت‌های روزمره، این امر را تضمین می‌کنند. آن‌ها همچنین باید به دنبال فرصت‌هایی برای رشد کسب‌وکار و رسیدن به هدف خود باشند. جدای از این، مدیران کسب‌وکار همه پروژه‌های در حال انجام را برای تعیین هر حوزه و بهبود و شناسایی موانع بالقوه زیر نظر دارند.

 

 با این حال، مجموعه خاصی از مهارت‌ها وجود دارد که همه مدیران کسب‌وکار باید از آن برخوردار باشند. در زیر با یک سری مهارت‌هایی که مدیران کسب‌وکار باید داشته باشند، آشنا می‌شویم.

 

3. مدیر کسب‌وکار چه مهارت‌هایی را باید داشته باشد؟

داشتن یک کسب‌وکار کار ساده‌ای نیست. اما چیزی که شاید مهارت بیشتری را می‌طلبد، مدیریت افراد است، و این دقیقاً همان چیزی است که برای هر مدیر تجاری در درجه اول ضروری است. مدیران نه تنها باید مهارت‌های اساسی مانند ارتباط، تفکر انتقادی و راهبردی را داشته باشند، بلکه باید چیزهای اضافی را نیز داشته باشند که آن‌ها را متمایز کند.

 

هر مدیر کسب‌وکاری باید بر تیم‌ های مختلف نظارت داشته باشد تا به آن‌ها در دستیابی به هدف تجاری مدنظر کمک کند. بنابراین، هر کسی که به دنبال ورود به یکی از مشاغل متعدد مدیریت کسب‌وکار است، قطعاً باید مهارت‌هایی که در زیر بیان شده است را داشته باشد:

 

• مهارت‌های ارتباطی

یک مدیر کسب‌وکار باید با مدیران تیم پروژه، ذینفعان و مدیریت بالاتر ارتباط برقرار کند. مدیران کسب‌وکار باید یک رابطه مثبت و قابل اعتماد با کارکنان، مدیریت و صاحبان کسب‌وکار ایجاد کنند.
آن‌ها باید از طریق تلفن، ایمیل با کارکنان و سهامداران سازمان در ارتباط باقی بمانند.

 

• مهارت های مالی

هر مدیر کسب‌وکار باید برای هر پروژه‌ای بودجه تعیین کند و اطمینان یابد که بودجه آن تکمیل است. آن‌ها باید اطمینان یابند که تیم‌های پروژه بر اساس بودجه تخصیص‌یافته کار می‌کنند. ابزارهای مدیریت کسب‌وکار زیادی وجود دارد که می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا این کار را به راحتی انجام دهند. توانایی مدیریت بودجه پروژه باعث می‌شود تیم آن را در مهلت مقرر تکمیل کند و به موقع به مشتری تحویل دهد.

 

• مهارت های رهبری

مسئولیت بزرگی که بر دوش هر مدیر کسب‌وکار است، تقویت روحیه نیروی کار در سازمان است. کارمند با انگیزه همیشه بهترین کار خود را در مقایسه با کارمندان کم‌ارزش ارائه می‌دهد. مدیران کسب‌وکار می‌توانند این کار را با تعامل اجتماعی با هر تیم، فراهم‌کردن فرصت‌هایی برای پیشرفت شغلی و شناخت اعضای تیم با عملکرد بالا انجام دهند.

 

• مهارت های بین فردی

مدیران کسب‌وکار باید به طور منظم با بخش‌های مختلف یک سازمان ارتباط برقرار کنند. گاهی اوقات، آن‌ها باید بین دو بخشی که با هم توافق نظر ندارند، نقش میانجی را بازی کنند. اعتماد بخش‌ها به مدیر کسب‌وکار ضروری است. برای این کار، مدیران کسب‌وکار باید فعالیت‌های تیم‌سازی و رویدادهای اجتماعی را سازماندهی کنند. این به آن‌ها کمک می‌کند تا کارکنان را در سطح شخصی بشناسند.

 

• مهارت‌های برنامه‌ریزی

مدیران کسب‌وکار نقشی حیاتی در انجام وظایف روزمره یک کسب‌وکار دارند. با این حال، در همان زمان، آن‌ها باید بر روی تصویر بزرگ‌تر تمرکز کنند. آن‌ها باید اطمینان یابند که هر وظیفه‌ای که توسط یک تیم انجام می‌شود، سازمان را به هدف تجاری خود نزدیک‌تر می‌کند. مدیر کسب‌وکار باید برای اینکه چگونه تصمیم‌گیری‌های امروز بر آینده کسب‌وکار در سال‌های آینده تأثیر می‌گذارد، چشم‌اندازی داشته باشد.

 

• مهارت‌های سازمانی

مدیران کسب‌وکار مجبورند کلاه‌های مختلفی را به طور همزمان بر سر بگذارند. برای این، آن‌ها باید به طور تأثیرگذاری زمان را سازماندهی و اولویت‌بندی کنند تا اطمینان یابند که کارها به موقع انجام می‌شوند.
مدیر کسب‌وکار توانمند باید بتواند وظایف خود را به راحتی به اعضای مختلف تیم واگذار کند. این امر مستلزم آن است که پیش از تعیین وظایف، مهارت‌های فردی هر یک از اعضای تیم را بدانند.

 

• مهارت‌های حل مسئله

مدیران کسب‌وکار باید تصمیماتی بگیرند که تأثیر زیادی بر آینده یک سازمان دارد. این شامل تصمیم گیری سریع در مورد یک پروژه یا تکمیل یک کار بدون صرف زمان زیادی برای آن است. آنها باید به سرعت در مورد جوانب مثبت و منفی یک تصمیم فکر کنند. برای این کار، مدیران کسب‌وکار باید نسبت به آنچه در شرکت اتفاق می‌افتد، نگاه دقیقی داشته باشند. این به آنها کمک می کند تا هر مشکلی را تشخیص دهند و پیش از اینکه دیر شود، اقدامات اصلاحی انجام دهند.

 

• یک دلی

مدیریت کسب‌وکار نه تنها باعث ایجاد انگیزه در تیم است بلکه مستلزم آن است که بهترین بهره را از آن‌ها ببرید. در این رابطه، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که هر یک از اعضا از نظر سوابق تحصیلی و حرفه‌ای، اخلاق کاری، سبک‌های ارتباطی، انگیزه و شخصیت ذاتی متفاوت است. بدون همدلی، مدیران کسب‌وکار ممکن است درک واقعی کارکنان خود و اجرای یک رویکرد مدیریتی موفق را غیرممکن بدانند.

 

• مسئوليت

یکی از مهم‌ترین وظایف یک مدیر کسب‌وکار این است که کارکنان خود را برای اشتباهاتش پاسخگو کند و به پیشرفت آن‌ها کمک کند. این نه تنها عملکرد کل سازمان را تضمین می‌کند، بلکه نشان می‌دهد که شما به اندازه کافی به رشد کارکنان خود اهمیت می‌دهید تا آن‌ها شایستگی خود را رشد دهند.

 

• مذاکره

وظیفه مدیر این است که مشکلات میان کارمندان را حل کند و همکاری، تبادل و شبکه سازی را تسهیل کند. ایجاد سبک مدیریتی در چنین مذاکراتی بسیار پیشرفت می‌کند و گامی سودمند در راستای تصمیم‌گیری‌های متقابل است.

 

• حضور اجرایی

در واقع، حضور اجرایی مهارت بسیار ارزشمندی است که مهارت اغلب به عنوان یک ویژگی ذاتی در نظر گرفته می‌شود و می‌تواند با تمرین پرتکرار پرورش یابد. با اشاره به توانایی فرد برای اعتمادسازی، حضور اجرایی در سراسر سلسله‌مراتب حیاتی است و پتانسیل فرد را برای موفقیت برجسته می‌کند.

 

برای مدیران کسب‌وکار، این امر ضروری است، زیرا اقتدار فرد را تقویت می‌کند و در نتیجه موجب احترام می‌شود و همچنین تیم را با حسی قوی از عزت نفس آغشته می‌کند. ویژگی هایی مانند فصاحت، خونسردی و ادراک دقیق برای ایجاد یک حضور اجرایی بی‌عیب و نقص محوری هستند.

 

4. مدیر کسب‌وکار چه مسئولیت‌هایی دارد؟

در حال حاضر، روشن است که مدیریت کسب‌وکار شامل نقش‌ها و مهارت‌های مختلفی است که با هم کار می‌کنند تا ثبات عملیاتی را تضمین کنند. با توجه به این موضوع، وظایف یک مدیر بازرگانی را می‌توان به شرح زیر بیان کرد:

 

• تعیین انتظارات و اهداف

 تعیین اهداف روشن نخستین گام است. علاوه‌براین، انتقال همین موضوع به کارمندان به شیوه‌ای متقاعدکننده نیز مهم است که به آن‌ها انگیزه می‌دهد تا مایل بیشتری را طی کنند و از برتری اطمینان یابند.

 

• سازماندهی و تفویض کار

هر مدیر کارآمدی پس از ارزیابی وظایف، آن‌ها را به بخش‌های اجراشدنی تقسیم می‌کند و کار را به بخش‌ها یا کارمندان مربوطه محول می‌کند. وظیفه آن‌ها تضمین انسجام بین تمام بخش‌های سازمان و انجام وظایف بر اساس جدول زمانی است. مدیریت شایسته می‌تواند به بهینه‌سازی مشاغل، کاهش هزینه‌ها و زمان و افزایش بهره‌وری کلی شرکت کمک کند.

 

• ایجاد انگیزه، آموزش و سرپرستی کارکنان

گردآوری و هدایت هر تیم به سمت هدفی مشترک، مستلزم تعامل مدیران تجاری با انواع مختلف افراد و آموزش آن‌ها است. آن‌ها همچنین باید ناظران شایسته باشند و در صورت نیاز انتقاد سازنده ارائه دهند. علاوه‌براین، مدیران عملکرد تیم خود را در طول زمان پیگیری می‌کنند. این به آن‌ها کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف هر یک از اعضا را شناسایی کنند و اقداماتی را برای موفقیت‌های آینده انجام دهند.

 

5. مدیریت کسب‌وکار چه تفاوتی با مدیریت بازرگانی دارد؟

هر دوی این ها نقش های رهبری هستند و بسیاری از مهارت های مورد نیاز مشابه هستند. به عنوان مثال، هر دو باید دارای ارتباط خوب و توانایی رهبری باشند. هر دوی آنها به مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله نیز نیاز دارند. اگرچه تفاوت هایی نیز وجود دارد.

 

حتی برای باتجربه ترین متخصصان مدیریت بازرگانی و مدیریت کسب‌وکار ممکن است اصطلاحات قابل تعویض به نظر برسد. هر دو، یک مدیر تجاری و یک مدیر، عملکرد روان یک شرکت را برای دستیابی به اهداف مالی و ارزش افزوده تضمین می کنند. اما تفاوت‌های ظریفی بین این دو نقش شغلی وجود دارد که مستلزم مسئولیت‌ها و اعتبارات متفاوتی است.

 

مدیریت بازرگانی فرآیند مدیریت یک سازمان تجاری یا غیرانتفاعی است که پایدار بوده و به رشد خود ادامه می‌دهد. این شامل تعدادی حوزه است، از عملیات تا مدیریت. نقش‌های مختلفی در ارتباط با مدیریت بازرگانی وجود دارد، از جمله پشتیبانی بازرگانی، مدیر دفتر، و مدیر اجرایی (مدیر عامل).

 

اما مدیریت کسب‌وکار عمیقاً در جنبه‌های فنی‌تر کسب‌وکار، مانند عملیات، امور مالی، فروش و بازاریابی؛ یعنی کار سخت و نابخردانه‌ یک سرمایه‌گذاری مشارکت دارد. به همین دلیل، مدیران تجاری اغلب در یک زمینه خاص برای به دست آوردن مجموعه‌ای از مهارت‌های اصلی مورد نیاز به طور خاص برای آن بخش تخصص دارند.

 

از سوی دیگر، مدیریت کسب‌وکار تمرکز بیشتری بر سازماندهی و مدیریت منابع سازمان از جمله استعدادها دارد. به زبان ساده، بیشتر مردم محور است و به شدت به مهارت های نرم فرد متکی است.

 

مدیران کسب‌وکار، ارتباط‌دهنده‌های عالی، پذیرای نوآوری و رهبرانی هستند که مسئول تضمین بهره‌وری کارکنان هستند. آن‌ها که در تفکر انتقادی و حل مسئله مهارت دارند، چشم انداز شرکت را ایجاد می‌کنند و تلاش می‌کنند بهترین‌های خود را برای کمک به شرکت و همچنین فراتر از انتظارات ارائه دهند.

 

تفاوت مهارت‌های مدیریت کسب‌وکار و مدیریت بازرگانی

	مدیریت بازرگانی	مدیریت کسب‌‌و‌کار
تعریف	مدیر بازرگانی مسئول اجرای عملیات روزانه هرکسب‌وکار است	مدیر کسب‌وکار بیشتر بر رهبری کلی تمرکز می‌کند تا به رشد سازمان کمک کند
مهارت	برنامه‌ریز راهبردی تحلیل‌گرا بودن سازمان‌یافته بودن توانایی کار باسرعت بالا حلال مشکلات سریع و کارآمد شنونده فعال همدل جزئیات‌گرا	مشوق و انگیزه‌بخش بودن متفکر و نوآور بودن توانایی واگذاری اختیارات داشتن چشم‌اندازهای بزرگ
مشاغل	حسابدار ، تحلیلگر کسب‌وکار، متخصص بازاریابی، و مدیر منابع انسانی	مدیر عملیات، مدیر گزارشگری مالی و تحلیلگر مدیریت

 

6. رشته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی یا MBA چیست؟

مدیریت بازرگانی شاخه‌ای از مدیریت کسب‌وکار است که به شما می‌آموزد چگونه یک شرکت یا سرمایه گذاری تجاری را رهبری کنید، عملکرد و رشد را نظارت کنید و تصمیمات مهمی بگیرید که منجر به توسعه یک شرکت پایدارتر و سودآور می شود. همچنین در رویکرد نوین آن، رهبران توانمندی را آماده می‌کند که بتوانند با استفاده از داده‌های بازار تصمیم بگیرند و انگشت خود را روی نبض روندهای جهانی نگه دارند.

این رشته تحصیلی  یکی از بین رشته ای ترین برنامه های دانشگاهی است. این دانش نظری و مفاهیم مالی، اقتصاد، مدیریت منابع انسانی (HRM)، بازاریابی، سیستم‌های اطلاعاتی، حسابداری، و دیگران را ترکیب می کند. در حین تحصیل در مدیریت بازرگانی، این فرصت را خواهید داشت که مهارت هایی را توسعه دهید که برای فروش محصولات و خدمات، مدیریت سلامت مالی شرکت، تفسیر داده های عملکرد، انگیزه نگه داشتن کارکنان، بالا نگه داشتن بهره وری و اتخاذ تصمیمات تجاری موثر بسیار مفید خواهد بود. که نتیجه می دهد.

 

موسسه آموزش عالی آزاد امین با سابقه 20 ساله در زمینه پرورش توانایی های مدیران و صاحبان کسب و کار، اقدام به برگزاری دوره مدیریت کرده است. شما عزیزان می‌توانید با پر کردن فرم زیر، از یک جلسه مشاوره رایگان با کارشناسان ما بهره‌مند شوید و تمام سوالات خود را از ما بپرسید.

 

7. نقش های خاص در مدیریت بازرگانی چیست؟

 مجموعه‌ای از مهارت‌های قوی و مرتبط آمیخته با تجربه کاری در هر زمینه یا سازمانی یک نوع دارایی است. چه ترجیح بدهید رودررو با مردم صحبت کنید، چه اعداد و ارقام سروکار داشته باشید یا مشکلات را حل کنید، در هر صورت، شغلی برای شما در مدیریت کسب‌وکار وجود دارد.

نقش مدیران تجاری بسته به شرکتی که در آن مشغول به کار هستند، متفاوت خواهد بود. با این حال، به طور کلی، آن‌ها بر عملکردهای اداری روزانه در اطراف محل کار نظارت دارند. در مدیریت بازرگانی نیز می‌توانید مسیرهای مختلفی را دنبال کنید. نقش‌ها می‌تواند موارد زیر را در بر بگیرند:

 

• مدیریت پروژه

اگر شما رهبری قوی عاشق سازمان هستید، می‌توانید مسیری را در مدیریت پروژه دنبال کنید. وظیفه مدیر پروژه، نظارت و اجرا و سازمان‌دهی پروژه‌هایی خاص در یک شرکت است. آن‌ها باید اطمینان یابند که تیم پروژه را طبق برنامه زمان‌‌بندی کرده و بودجه مورد نیاز تکمیل می‌کند.

 

• منابع انسانی

اگر فردی با شخصیت هستید، ممکن است بخواهید مسیر منابع انسانی را دنبال کنید. مدیران منابع انسانی بر تمامی جنبه‌های منابع انسانی نظارت دارند. آن‌ها مسئول استخدام، مصاحبه و استخدام افراد جدید در شرکت هستند. آن‌ها همچنین حقوق کارکنان، مزیت‌ها، روابط و آموزش را مدیریت خواهند کرد.

 

• مدیریت فروش

اگر از رقابت و محیط کاری سریع شما را راضی می‌کند، نقش فروش ممکن است برای شما مناسب باشد. به عنوان یک مدیر فروش، تیم فروش سازمان را رهبری می‌کنید. شما اهداف تعیین می‌کنید، داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کنید و اعضای تیم فروش را آموزش می‌دهید. هدف دستیابی به بهترین نتایج و رسیدن به اعداد هدف خواهد بود.

 

• حسابداری

اگر از کار با اعداد لذت می‌برید، ممکن است مسیرهای ممکن در حسابداری را کشف کنید. حسابداران داده‌های مالی شرکت را گردآوری، نگهداری و تفسیر می‌کنند. ارزیابی و گزارش‌گیری از سوابق مالی اطمینان می‌دهد که کسب‌وکار به طور مؤثر عمل می‌کند.

 

• مدیریت اداری

مدیران دفتر بر فعالیت‌های روزمره آن دفتر نظارت می‌کنند. وظایف آن‌ها ممکن است شامل سازماندهی پرونده‌ها، تقویم‌ها و برنامه‌ها باشد. آن‌ها همچنین محیط اداری تمیزی را از طریق فناوری و تجهیزات با عملکرد بهینه حفظ می‌کنند.

 

• مدیریت بازاریابی

مدیران بازاریابی مسئول برنامه‌ریزی و اجرای راهبردهای بازاریابی برای یک سازمان هستند. هدف آن‌ها جلب مشتریان به سمت کسب‌وکار و حفظ مشتریان فعلی است. با آموزش بازاریابی، می‌توانید با موقعیت‌های سطح ابتدایی شروع کنید. سپس، می‌توانید تا نقش مدیر بازاریابی کار کنید.

 

• تحلیل داده ها

یکی دیگر از مشاغل امیدوار کننده برای کسانی که در ریاضیات برتر هستند، یک تحلیلگر داده است. تحلیلگران داده ها داده های یک شرکت را جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل می‌کنند. سپس می‌توانند به سازمان در تصمیم گیری استراتژیک تجاری کمک کنند. با داشتن مدرک تجزیه و تحلیل داده‌ها، می‌توانید مهارت‌هایی را برای شروع یک شغل در این نقش اساسی به دست آورید.

 

• تجزیه و تحلیل کسب‌وکار/ مشاوره کسب‌وکار

اگر عاشق حل مشکلات چالش برانگیز و ایجاد استراتژی هستید، ممکن است از کار به عنوان یک تحلیلگر یا مشاور کسب‌وکار لذت ببرید. در این حرفه، شما مسئول بررسی عملکرد یک شرکت خواهید بود. سپس بهترین راه حل ها را برای بهبود فرآیندها ارائه خواهید کرد.

 

• مدیریت دفتر

به طور کلی، مدیران دفتر به اجرای روان یک کسب‌وکار کمک می‌کنند. آن‌ها باید فعالیت‌های اداری، کارمندان و عملیات را مدیریت کنند. آن‌ها مسئول تیم اداری، ارتباطات اداری، اطلاعات مالی و فروشندگان هستند.

 

8. بهترین راهکارهای مدیریت بازرگانی چیست؟

در زیر 5 تا از بهترین تاکتیک‌های مدیریت کسب‌وکار که هر مدیر تجاری باید برای کمک به رشد یک سازمان استفاده کند، آورده شده است:

 

• نیروی کار را درگیر کنید

هیچ کسب و کاری بدون اعضای تیم فعال و سخت کوش هرگز به هدف خود نرسیده است. مدیران کسب و کار باید با اعضای تیم از هر بخش درگیر شوند یک عضو تیم با انگیزه و مشتاق به احتمال زیاد به سازمان کمک می کند تا به هدف تجاری خود دست یابد در مقایسه با یک کارگر بیگانه که بیشتر به چک حقوق علاقه مند است.

 

• به برندگان جایزه بدهید

برخی از مدیران کسب‌وکار احساس می‌کنند که ارتباط یا تمجید از اعضای تیم در سطح شخصی، اختیارات آنها را تضعیف می‌کند، اما اینطور نیست. هیچ چیز نمی تواند جایگزین انگیزه ای شود که یک کارمند پس از ستایش برای انجام یک کار خوب احساس می کند. پاداش دادن به کارمندانی که به رشد کسب و کار کمک می کنند تأثیر مثبتی بر دیگران دارد.

 

• آسیب‌پذیر باشید

بسیاری از مدیران کسب و کار بر این باورند که آشنایی با کارمندان آنها را ضعیف جلوه می دهد که کاملا اشتباه است. بدون توانایی باز بودن و به اشتراک گذاشتن ایده های خود در مورد چگونگی پیش رفتن یک تجارت، برخی از مدیران کسب و کار اعتماد تیم را از دست می دهند. این تأثیر منفی بر آینده پروژه و شرکت دارد، فراموش نکنید که بر روحیه کارکنان نیز تأثیر می گذارد.

 

• فناوری را در آغوش بگیرید

مدیران کسب و کار باید در تطبیق با آخرین تکنولوژی سریع عمل کنند. این یک پیام مثبت به مشتریان و همچنین کارکنان شرکت ارسال می کند. به عنوان مثال، در دنیای امروز، برای هر کسب و کاری حیاتی است که نه تنها یک وب سایت با ناوبری روان و محتوای ارزشمند داشته باشد.

 

مدیران کسب و کار باید اطمینان حاصل کنند که مشتریان می توانند از هر کجا و در هر زمان با آنها ارتباط برقرار کنند. در درازمدت، اگر یک کسب و کار بخواهد جلوتر از رقبا بماند، مدیران باید لباس تطبیق با آخرین فناوری در صنعت خود را به عهده بگیرند.

 

• وضوح داشته باشید

بسیاری از کسب و کارها به دلیل عدم شفافیت در بین مدیرانی که چشم انداز سازمان را درک نمی کنند یا در مورد چگونگی دستیابی به آن سردرگم هستند، نمی توانند به اهداف خود برسند. برای مقابله با این موضوع، سازمان ها باید به آنها کمک کنند تا چند مفهوم کلیدی را درک کنند

• چرا ما وجود داریم؟
• چه باید کنیم؟
• در حال حاضر چه چیزی مهم است؟
• چه کسی باید چه کاری انجام دهد؟

 

پاسخ به این سؤالات به مدیران کسب و کار ایده روشنی در مورد چشم انداز، مأموریت و ارزش‌های شرکت می‌دهد.راه‌های مختلفی وجود دارد که از طریق آن‌ها هر مدیر کسب و کاری می‌تواند به رشد سازمان و رسیدن به هدف کمک کند. حال اجازه دهید نگاهی به سبک‌های مختلف مدیریت بیاندازیم.

 

9. سبک‌های مختلف مدیریت بازرگانی چیست؟

مدیر کسب و کار چه یک بخش یا تیم چه کل سازمان را رهبری کند، آشنایی با سبک‌های مختلف مدیریت برایش بسیار اهمیت دارد. دانستن این موارد بخش مهمی است از درک اینکه هسته مدیریت کسب و کار چیست. با این حال، در زیر 8 نوع مدیریت کسب و کار ارائه شده است که یک مدیر تجاری می تواند با آن‌ها سازگار شود:

 

• سبک مدیریت دموکراتیک

سبک مدیریت دموکراتیک به ایجاد پیوند اعتماد و درک متقابل میان کارکنان سازمان و مدیریت بالاتر کمک می کند. رهبران معمولاً پیش از تصمیم‌گیری تجاری از کارمندان نظرسنجی می‌کنند. مدیران تجاری که از این سبک مدیریت پیروی می‌کنند و آماده آزمایش ایده‌های جدید هستند.

 

• سبک مدیریت لسه فر Laissez-faire

مدیران تجاری که سبک مدیریت لسه فر یا بدون مداخله را اتخاذ می کنند، به مدیریت خرد کارکنان اعتقادی ندارند. کارمندان در هنگام کار بر روی یک کار خاص آزادی کامل دارند. وقتی صحبت از مدیریت تیمی متشکل از متخصصان بسیار با تجربه به میان می‌آید، این بهترین سبک مدیریتی است.

 

• سبک مدیریت خودکامه

مدیران کسب و کار خودکامه به تمرکز بر نتایج و کارایی باوردارند. آن‌ها نیروی کار را مدیریت خُرد می‌کنند؛ یعنی بر تک تک آن‌ها نظارت دارند تا اطمینان یابند که همه از خط مشی سازمان پیروی می‌کنند. این سبک مدیریت زمانی به کار می‌آید که کارمندان بی‌تجربه‌ای وجود داشته باشند که به دستورالعمل‌های واضح و دقیق در مورد کار نیاز دارند.

 

• سبک مدیریت مشارکت

سبک مدیریت مشارکتی مستلزم هماهنگی بین مدیران، سرپرستان و کارکنان برای دستیابی به یک هدف مشترک است. در این سبک مدیریت، همه کارکنان بخش‌های مختلف با هم کار می‌کنند تا سازمان به اهداف تجاری خود دست یابد.

 

• سبک مدیریت مربی

مدیران تجاری که دارای ویژگی های مربی ورزش هستند؛ می‌توانند با سبک مدیریت مربی سازگار شوند. آن‌ها باید روی پیشرفت یک کارمند تمرکز کنند و بدانند چه چیزی باعث انگیزه هر عضو تیم می‌شود.

سبک مدیریت مربی به مدیران کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف هر یک از اعضای تیم را شناسایی کنند. این به کارمند کمک می‌کند تا فراتر از محدودیت‌های خود عمل کند و شانس رشد خود را افزایش دهد.

 

• سبک مدیریت تحول‌آفرین

سبک مدیریت تحول‌آفرین رویکردی است که مدیران کسب و کار از آن برای کمک به سازمان در راستای حرکت در مسیر درست استفاده می‌کنند. هر مدیر کسب و کار تحول‌آفرینی نه تنها بر تغییرات مختلف در حال وقوع در یک سازمان نظارت می‌کند بلکه به مدیریت روحیه کارکنان نیز کمک می‌کنند.

 

• سبک مدیریت بوروکراتیک

سبک مدیریت بوروکراتیک مدیران کسب و کار را ملزم می‌کند تا وظایفی را به کارکنان در یک سلسله مراتب کاملاً تعریف‌شده واگذار کنند. این سبک مدیریتی مستلزم تمرکز بر قوانین و رویه‌ها به جای همکاری است. در صنایعی که به شدت تنظیم شده‌اند کاملاً موفق است اما در صنایع خلاق چندان موفق نیست.

 

• سبک مدیریت معامله‌ای

مدیرانی که از سبک مدیریت معاملاتی پیروی می‌کنند، معتقد به بهبود عملکرد کارکنان از طریق پاداش‌ها و مشوق‌ها هستند. آن‌ها به عنوان مربی عمل می‌کنند و دستورالعمل‌های روشنی برای افزایش عملکرد ارائه می‌دهند و به کارکنان کمک می‌کنند تا انتظارات کسب و کار را برآورده سازند. برای مدیران کسب و کار مدیریت تیم‌های کوچک و بزرگ در یک سازمان با کمک سیستم‌های مدیریت کسب و کار مختلف در دسترس آسان‌تر شده است.

 

نتیجه‌گیری

در این دو مفهوم مدیریت کسب‌وکار و مدیریت بازرگانی را بررسی کردیم و تفاوت میان این دو رویکرد را گفتیم. سبکهای مختلف مدیریت کسب و کار نیز اشاره شد که شامل سبک معامله‌ای، بورورکراتیک، تحول آفرین، مربی، مشارکتی،لسه فر و دموکراتیک می شد.

 

موسسه آموزش عالی آزاد امین با سابقه 20 ساله در زمینه پرورش توانایی های مدیران و صاحبان کسب و کار، اقدام به برگزاری دوره مدیریت کرده است. شما عزیزان می‌توانید با پر کردن فرم زیر، از یک جلسه مشاوره رایگان با کارشناسان ما بهره‌مند شوید و تمام سوالات خود را از ما بپرسید.

 

منابع

https://www.practicaladultinsights.com/what-is-business-administration.htm

https://instagantt.com/project-management/what-is-marketing

https://www.proofhub.com/articles/business-management

https://emeritus.org/blog/what-is-business-management/

https://www.husson.edu/online/blog/2022/02/business-administration-vs-business-management

https://www.bachelorsportal.com/disciplines/45/business-administration.html